سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اندیشه پاک با نگاه برهنه

مطلب یکی بود یکی نبود  را بسیار شنیده ایم

اینجاست که انسان از خود می پرسد لزوم حضور اینهمه انسان در کنار رابطه من با خدا چه حکمتی دارد ؟

آیا در حقیقت من هستم و خدا یا همه اینها هم در زندگی من هستند ؟

باطن زندگی اجتماعی من چیست ؟ چرا باید در جمع باشم و خلوت و عزلت نشینی چرا بعد از پیامبر ، از طرف خدا  مردود شمرده شد.

حال به کنکاش در موضوع می پردازیم تا معرفتی حاصل شود

اگر کسی نبود و جهان نبود و من بودم و خدا ، مسلما  این تصویر از زندگی نبود و شکل دیگری بود و در آینه الهی فقط من کلیاتی از زندگی می دیدم و شکل زندگی فرق می کرد

خداوند برای اینکه ایمان انسان را با وجود اختیارش در جزئیات زندگی آزمایش کند تا خالص را از ناخالص جدا کند نیاز بود تا از وحدت به کثرت نظر کند و کثرت را آفرید .

انسان مومن کسی است که از کثرت به وحدت برسد .

بسیاری از ما از کثرت به کثرت می رسیم و هیچ اتفاقی  در زندگی ما حادث نمی شود و از صراط مستقیم گمراه می شویم .و خدا ( واحد ) بدلیل وجود کثرت در ما، جایی برا ی تجلی ندارد.

پاسخ گرانقدر حضرت علی در جواب کسانی که از او  پرسیدند  علت اینکه شما جایگاه بزرگی نزد خدا و رسولش دارید چیست ؟ فرمود : بر دروازه دلم نشستم و غیر خدا را راه ندادم .

گواهی بر این موضوع است ، او نگفت کسی غیر از خدا نیست ،(بسیاری بر این عقیده باطل هستند ) .

شان حضرت علی بخاطر سیر از کثرت به وحدت است .

قسم به رحمانیتت ای خدا ، که امام همه صفات لایزال توست ما را در کشف حقایق یاور باش  . آمین

 

 

 

 


نوشته شده در یکشنبه 90/5/16ساعت 12:18 عصر توسط مهدی نظرات ( ) |


 Design By : Pichak